چقدر دوست داشتن تو شیرینه
بعد از کلی وقت امروز که دقیقا بیست روزت شد اومدم دارم برات می نویسم عزیزه دله مامان...
از چی برات بگم که تو بهترین پسر دنیایی تو این بیست روز اصلا ماهارو اذیت نکردی آروم و مهربونو دوست داشتنی همش نگران این بودم یه وقت شبا گریه بد نکنی که بابائی صبح میخواد بره اداره شب نتونه بخوابه خدارو هزار مرتبه شکر که خودش بهمون یه فرشته کامل بهمون هدیه داد.
فقط دو روزه که بیقراری میکردی با اینکه مادر جون اینهمه تو رو میشست و تمیزت میکرد چون لباس زیاد تنت می کردیم و شما عرق میکردی تنت جوشای قرمزی زد دیشبم من و تو بابائی برای اولین بار بعد از به دنیا اومدن تو با هم رفتیم دکترو دکترم گفت عرق جوش زده و بهت کرم داد خداروشکر بهتر شدی...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی