مهرساممهرسام، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره

از وقتی تو اومدی

اولین دل نوشته

1392/7/9 15:26
نویسنده : مهسا
1,079 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل مامان و بابا:

این وبلاگ و درست کردم تا هر وقت بزرگ شدی این دلنوشته ها رو که میخونی و عکس هایی رو که میبینی بدونی تو ثمره ی عشق مامان مهسا و بابا میثمی.عشقی که به سختی و نارضایتی همه به ازدواج ختم شد حتما تا حالا بزرگ شدی و از شرایط زندگیمون خبر داری که چون بابائی اهل یزده و من سارویم و همین مسئله باعث مخالفت خانواده هامون بود ولی بابائی واسه عشق و دوست داشتنمون خیلی رنج و مشقت کشید تا به هم برسیم .من و بابائی همیشه می خواستیم به اونجایی برسیم که بچمونو برای تنهایی و سرگرمی خودمون به دنیا نیاریم.همین هم شد بعد از 6سال زندگی  تصمیم گرفتیم بچه دارشیم بابائی تونست یه خونه بخره برای خوشبختی من و تو تا وقتی به دنیا میای من استرس و نگرانی اسبابکشی نداشته باشم.ما 23 اذر 91 اومدیم تو خونه خودمون.منم برای اینکه تورو به دنیا بیارم آبان رفتم دکتر برای چکاپ تا مشکلی نداشته باشم دکترت رو هم دکتر رفعت بنافتی انتخاب کردم.که خدارو شکر همه چیز خوب بود فقط 3ماه باید فولیک اسید میخوردم تا تو کپل به دنیا بیای عزیز دلم.قلب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)